مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان
تبادل
لینک هوشمند
پيوندهای روزانه
لینک های مفید |
تنها خداوند سزاوار ستايش همان گونه كه «الحمد للّه» دلالت مىكند بر اين كه ستودهاى جز خدا نيست، عقل نيز بر آن دلالت دارد و بيان آن به چند وجه ممكن است: الف - اگر خداى تعالى انگيزهى انعام را در دل منعم نمىآفريد، هرگز انعام نمىكرد. پس در حقيقت منعم اصلى خدايى است كه اين انگيزه را آفريده است. ب - هر نعمتى از موجودات ممكن الوجود است و هر ممكن الوجودى به ايجاد حق، هستى يافته است؛ خواه در آغاز و خواه به واسطه. از اينجا نتيجه مىگيريم كه هر نعمتى از خداى تعالى است و اين معنا را به قول خود تأكيد مىكند؛ «و ما بكم من نعمة فمن اللّه».(182) حمد هيچ معنايى ندارد مگر ثنا بر انعام. پس چون انعامى نباشد مگر از خداى سبحان، پس ضرورى است كه هيچ كس سزاوار حمد نيست مگر خداوند متعال.(183) حمد الهى نوعى توصيف حق متعال است كه جز مخلصين را ياراى آن نيست، آنان كه خداوند خالصشان كرده و آنها را به كرامت و قرب خويش مخصوص ساخته است؛ «سبحان اللّه عمّا يصفون * إلاّ عباد اللّه المخلصين».(184) بدين جهت قرآن كريم، پرداختن به حمد خالص را فقط به پيامبران دستور مىدهد؛ «فقل الحمد للّه الّذى نجّينا من القوم الظّالمين»(185) و «الحمد للّه الّذى وهب لى على الكبر إسماعيل و إسحق»(186) و گاهى نيز آن را از زبان بهشتيان نقل مىكند؛ «و قالوا الحمد للّه الّذى أذهب عنّا الحزن»(187) و «آخر دعويهم أن الحمد للّه ربّ العالمين».(188) قابل توجه اين كه در غير موارد مزبور، اسناد حمد به ديگران همراه تسبيح است؛ «و إن من شىء الاّ يسبّح بحمده»(189). زيرا ستايش در برابر زيبايى انجام مىگيرد و همگان از درك همهى زيبايىهاى گفتارى و كردارى خداوند سبحان ناتوانند؛ «و لايحيطون به علماً».(190) پس حمد و ستايش آنها به حوزهى دركشان محدود مىشود. از اين رو، بايد آن را با تسبيح الهى توأم ذكر كنند تا خداوند را از محدوديت پيش گفته منزّه بدانند.(191) 155) لقمان / 25. نظرات شما عزیزان: |
موضوعات وب
آرشيو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب |
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |